آردین و آویناآردین و آوینا، تا این لحظه: 10 سال و 16 روز سن داره

خاطرات دخترانه و پسرانه های من

من آوینا هستم خاطرات خودم و داداشم رو تو این وبلاگ ثبت می کنم

ترشی و خیارشور با طعم سه شنبه بازار در یک شب سرد زمستان

امروز صبح رفتم سر کلاس اما چون دیشب نخوابیده بودم سر کلاس خوابم برد!😴 امتحان قرآن هم ندادم. مطابق روال هر سه شنبه بابام ما رو برد سه شنبه بازار من مراقب نگهداری آردین بودم چون داداش دستش شکسته بود نیاز به نگهداری دارد. اونجا ما اولش خرما خریدیم،بعد رفتیم ترشی و خیارشور خریدیم.من ترشی رو خیلی دوست دارم. در این هوای سرد خرید باقالی پخته هم روال هر هفته ما رو دارد ،بابام هم چون می دونه ما باقالی دوست داریم هر دفعه برای ما می خره ،جای همگی خالی خیلی امروز خوش گذشت. ...
20 دی 1401

رقص باد.....

پدر من توانایی زیادی در ساخت کلیپ ویدیو مختلف دارد چند تیکه از فیلم های که برای من درست کرد رو می زارم به یادگار. یکی دیگر از فیلم های دیگه که خیلی دوستش دارم هم این است،که من بهش میگم رقص باد در موهای آوینا! ...
18 دی 1401